مروری بر رسانههای حکومتی - پنجشنبه 23فروردین 97
عنوانهای صفحات اول روزنامههای حکومتی در روز پنجشنبه 23فروردین، تابلویی از بحرانهای داخلی و خارجی نظام را نمایش میدهند:
آرمان: شمارش معکوس برای حمله به سوریه
آرمان: روحانی به تغییرات تن دهد
ابرار: یک نماینده: آقای رئيسجمهور در تیم اقتصادی خود تجدید نظر کنید
افکار: نمیتوان قیمت ارز را بهصورت دستوری ثابت کرد
آفتاب یزد: سعید لیلاز: دولت روحانی در بیان حقیقت ماجرای ارز لکنت دارد
آرمان: اژهای: در تأخیر برخورد با احمدینژاد حکمتی است
آفتاب یزد: محسن رفیق دوست: به زودی با احمدینژاد برخورد خواهد شد
شرق: گام آخر احمدینژاد برای خروج از حاکمیت
ابتکار: شفافیت حلقه مفقوده رابطه دولت – ملت
روزان: محمود جامساز ریشه نوسانات ارزی اخیر را تشریح کرد: نقض برجام، بازار ارز را ملتهب کرد
اقتصاد پویا: مشاور رئيس اتاق بازرگانی: تا تورم هست کاهش سود بانکی غيرممکن است
ایران: هشدار جامعه شناسان به رشد طلاق در ازدواج های زیر ۵سال
تجارت: تداوم رکود؛ کابوس تولید ملی
جوان: خروج اقتصادی از پیامرسان انحصاری
جمهوری اسلامی: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: هیچ تصمیمی درباره فیلترینگ تلگرام گرفته نشد
شکست طرح دولت روحانی در تثبیت قیمت ارز و درآمدهای حاصل از این طرح برای دولت، موضوع روزنامههای هر دو باند حاکم است
وطن امروز: با دلار 4200تومانی در آمد بودجهای دولت حداقل 17هزار میلیارد تومان افزایش مییابد
جمهوری اسلامی: اینکه گفته شود شرایط این روزهای بازار ارز معلول یک عامل، اعم از ناکارآمدی دولت، بانک مرکزی، شکست برجام، تهدیدهای ترامپ و اقدامات بانکها و مؤسسات مالی و یا رقبای سیاسی دولت بود، قطعاً از دقت و عمق لازم برخوردار نیست زیرا مجموعهیی از عوامل در بروز شرایط نامناسب فعلی در بازار ارز دخالت داشت که یکی از مهمترین علل، ناهماهنگی مجموعه اقتصادی دولت در مورد سیاستهای ارزی است همانگونه که سخنگوی دولت اذعان کرد حداقل دو جریان متفاوت در دولت، سیاستهای گاه متناقضی را درباره ارز تدوین و اعمال کردهاند.
این دوگانگی و عدم انسجام در کنار سایر عوامل باعث التهاب ارزی در کشور شد که سرانجام شامگاه دوشنبه تصمیم نهایی در این باره در جلسه فوقالعاده ستاد اقتصادی دولت به ریاست دکتر روحانی گرفته شد و معاون اول رئیسجمهور از دلار 4200تومانی برای فرو نشاندن التهاب ارزی و جلب اعتماد عمومی به تدبیر اقتصادی دستگاه اجرایی رونمایی کرد.
البته ناگفته نماند هر چند که افزایش 500تومانی نرخ رسمی و مبادلهای دلار نسبت به ماه گذشته، خود جای بحث دارد و باعث افزایش قیمتها خواهد شد...
جهان صنعت: در روز بعد از اعلام این تصمیم هنوز قیمتهای خرید و فروش دلار در بازار در بازه 5800تومان قرار داشت و به نظر میرسد این قیمتهای 4200تومانی اعلامشده از سوی دولت، بازی جدیدی است که مقامات راه انداختهاند تا بهگونهیی جدید جیبهای خود را از منافع حاصل از آن پر کنند... معلوم نیست رئيسجمهور از کدام شفافیت در بازار سخن میگوید؟ از قیمتهای 4200تومانی برای دلار که تاکنون موردی از معاملات مستقیم و شفاف با این قیمت در بازار دیده نشده و یا سکههایی که با نرخ دلارهای بالاتر از پنج هزار تومان پیشفروش میشود... به نظر میرسد بازار به این سیاست جدید واکنش مثبتی نشان نداده و صرافیها همچنان در شرایط نیمهتعطیل قرار دارند و با وجود فضای امنیتی حاکم نیز قیمتی روی تابلوهای معاملاتی خود درج نمیکنند. در این بین این تعبیر وجود دارد که دولتمردان با این رویکرد و اتخاذ تصمیم ضربتی برای تکنرخی کردن ارز بهدنبال آن هستند تا نرخهای مبادلهای 3800تومانی را به 4200تومان برسانند و باز هم شرایط را به نفع خود تغییر دهند... اگر بنابراین بود که دولتیان بخواهند قیمتهای بازار را کنترل کنند و اصلاحات اساسی در آن انجام دهند، تاکنون نشانهای از معاملات دلار با قیمتهای 4200تومانی در بازار دیده میشد و مهمتر از آن نرخهای اعلامی برای پیشفروش سکه نیز با احتساب دلار 4200تومانی، به بازه یک میلیون و 300هزار تومان وارد میشد.
کیهان: «قطعا در کنار عدم کفایت دولت و بانک مرکزی در مدیریت اقتصاد کشور، مجلس و بهخصوص هیأترئیسه آن در رسیدن اوضاع بازار ارز به این مرحله نقش پررنگی دارد.»
رجانیوز در اینباره نوشت: رسیدن دلار به 6هزار تومان، اتفاقی بود که از ماهها قبل از سوی اقتصاددانان هشدار داده شده بود و حتی برخی نمایندگان برای پیشگیری از وقوع چنین وضعیتی، بر سؤال از رئیسجمهور تأکید کرده بودند، اما در سایه انفعال دولتیها و کوتاهی هیأترئیسه مجلس، ظرف چند روز گذشته نزدیک به 20درصد از ارزش پول ملی کاسته شد.
رسالت: واقعیت این است که بخش مهمی از این آشفتگی و به هم ریختگی اوضاع اقتصادی بهعملکرد تیم اقتصادی دولت و در رأس آن به بانک مرکزی برمی گردد،... اگر اعتراضات چندین ماهه مال باختگان مؤسسات مالی و اعتباری را سال گذشته شاهد بودیم که بستر اولیه را برای آشوب و بلواهای دی ماه فراهم کرد، بیتحرکی یا کمکاری بانک مرکزی در آن کاملاً مشهود بود و با بیاعتنایی که به مال باختگان می کرد یا کمتر حرکت اقناعی از آنان مشاهده میشد، خود به خود انتظار مردم را بهسر میبرد و موضوع مطالبات شخصی مردم را تبدیل به یک بحران سیاسی اجتماعی میکرد و حال آنکه با تدبیرهای لازم میتوانستند بسیاری از مسائل را با آرامش حل کنند اما بیتفاوتی آنان موجب شد که جمع و حل آنها برای نظام هزینه ایجاد کند... بسیاری بر این باورند که این مؤسسات مالی و اعتباری در حقیقت حیاط خلوت بانک مرکزی هستند و ابزار بسیاری از فعالیتهای غیرقانونی آنهاست! اما انتظار میرفت که در این دولت در بانک مرکزی تحولاتی صورت پذیرد و خانه تکانی واقعی رخ دهد و باندهایی که به هم تنیدهاند، در سرنوشت پول و اقتصاد مردم و کشور مؤثر نباشند، که متأسفانه تفاوت چندانی پیدا نکرد و در خوشبینانه ترین شکل، بیتحرکی، مماشات کردن و سکوت طولانی مسئولان این بانک در مهمترین رخ دادهای اقتصادی همواره بیشترین ضربهها را به اقتصاد کشور زده است...
جوان: حال بماند که اصل قیمت 4هزار و 200تومانی دلار و چگونگی و زمان اعلام و اجرای آن از سوی دولت شدیداً مورد ایراد و اشکال است و روشن نیست اسحاق جهانگیری دقیقاً قهرمان چیست! البته در موضعی متفاوت روزنامه اصلاحطلب همدلی با نقد تصمیم دولت مینویسد: «وقتی خبر اعلان تک نرخی دستوری را از زبان آقای جهانگیری شنیدم، خیلی متأسف شدم برای دولتی که مردم به تدبیرش امید بسته بودند، چون این نوع تک نرخی کردن نتیجهیی جز گسترش رانت و فساد و عدم شفافیت و زیرزمینی کردن مبادلات ارزی، نخواهد داشت. »...
وطن امروز: کاپیتان روحانی داری اشتباه میکنی!
روند افزایشی نرخ ارز یا به بیان بهتر «کاهش ارزش پول ملی» همچنان ادامه دارد. دلار همچنان اوضاع خوبی ندارد و ارقام متفاوتی برایش ثبت میشود. اگر چه تصمیم دولت مبنی بر اعلام نرخ 4200تومانی برای دلار، شاید بتواند بهصورت مسکنوار بحران ارزی 97-96 را کمرنگ کند اما به واقع این بخشنامه نیز نخواهد توانست موضوع ریشهیی این بحران را حل کند. موضوع بسیار پیچیدهتر از آن است که با یک بخشنامه که هیچ پشتوانه مطالعاتی ندارد و حتی اقتصاددانان همفکر دولت حسن روحانی از جمله محمد طبیبیان نیز به آن نقدهای جدی دارند، بتوان بحران اخیر را مدیریت کرد. برخلاف نظر دولتیها، بحران ارزی 97-96 منطق اقتصادی دارد و این ادعای دولتیها که وضعیت بازار ارز امروز اقتصادی نبوده و از متغیرهای سیاسی تبعیت میکند، به هیچوجه پذیرفته نیست.
در روزنامههای باند روحانی و همسو با او اعتراف به شکست باند موسوم به اصلاحطلب در شطرنج سیاسی ایران در اثر بی ریشگی آن دیده میشود:
جوان: مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران تفکر اصلاح طلبی را کلیشهای نامیده است. او میگوید: «صادقانه باید اعتراف کرد که اکثریت مردم از اصلاحطلبان پیشی گرفتهاند، بنابراین تفکر کلیشهای اصلاح طلبی نیز نیاز به اصلاح دارد! با توجه به شرایطی که در نظام سیاسی کشور حاکم بوده است. کنشهای اصلاحطلبان هوشمندانه و متناسب با ادبیات سخت قدرت نبود و این واقعیت عدم همخوانی، شرایطی بهوجود آورد که متحمل هزینههای زیادی شدهایم. » او در ادامه از اصلاحطلبان میخواهد که خود را اصلاح و به اشتباهات خود اعتراف کنند: «همانگونه که جامعه نیاز به اصلاحات دارد جریان اصلاح طلبی نیز نیاز به اصلاح دارد، بنابراین یکی از موضوعاتی که میتواند مردم را همچنان حامی خود داشته باشیم این است که به اشتباهات خود اعتراف کنیم. درد مردم را بشناسیم و متوجه باشیم که ذهنیتهای منفی موجود در جامعه آثار مخرب دارد. البته این ذهنیتهای منفی را خودمان باعث شدهایم. صلاح کار کجا و من خراب کجا- ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا. »
جهان صنعت: گاو اصلاحات دیگر شیر نمیدهد: ماجراها و اتفاقات پیرامون شورای شهر و شهردار تهران دوباره نشان داد که عملاً جریان اصلاحطلبی در میدان عمل و در تقابل با هسته سخت قدرت توانی برای عرضاندام و ایستادگی ندارد و در نهایت امر قافیه را به جریان غالب میبازد.
آنچه مهم است اصلاحطلبی ماهیتا یک جریان سیاسی کلاسیک نیست و عمدتاً بر اساس سلایق سیاسی نزدیکان آیتالله خمینی و یک نوع خوانش نسبتاً مدرنتر از اسلام سیاسی و اسلام لیبرالنما شکل گرفته است. ولی در حوزه تعاریف دقیق دنیای سیاست این جریان نه بهمعنای اخص کلمه مدرن محسوب میشود و نه لیبرال است و نه حتی دیدگاههای اقتصادیاش با تعاریف کلاسیک اقتصاد سیاسی همخوانی دارد. از قضا شاید بیشترین آشفتگیها و تعارضات در همین حوزه دیدگاههای اقتصادی و مدیریتی این جریان نهفته باشد. جریان اصلاحات طی این چند دهه بر اساس رفاقتها، نسبتهای خانوادگی، شاعرانگی و عرفانمسلکی و البته دلربایی سیاسی پیش رفته است. ولی در عمل بیسروته، حلقهای متشکل از تکنوکراتهای به ظاهر مدافع اقتصاد بازار آزاد تا چپها و کمونیستهای مسلمان و عدالتمحوران ایدئولوژیک را دربر میگیرد. البته ریشه همه این آشفتگیها لزوما در خود این جریان هم نیست بلکه منطق حاکمیت موجود در عمل منتج به شکلگیری چنین ائتلاف چهل تکه فشلی شده است که عموماً توان خویش را علیالخصوص در طول این دو دهه اخیر صرف مقاومت در برابر فشارهای قدرت برتر برای جلوگیری از حذف خود کرده است
در واقع مردم از این همه لاپوشانی و مصلحتاندیشیهای اصلاحطلبانه خسته شده و اعتماد خود را به این جریان هم از دست دادهاند.
یکی از مهمترین علل اصلی بروز اختلاف این است که جریان اصلاحات اساساً یک حزب سیاسی تعریف شده و شناسنامهدار نیست که مولفههای سیاسی، اقتصادی و مدیریتی منسجم و مدونی داشته باشد بلکه جریانی که بر اساس نوعی از تعدیل ایدئولوژیمحوری و بدهبستانهای سیاسی و سهمخواهیها شکل گرفته است، بر سر چنین بزنگاههایی در تعارضات خویش غرق میشود و توجیه و جواب قانعکنندهای برای افکار عمومی ندارد. اوضاع شاید آنگاه نگرانکنندهتر میشود که دیگر شانتاژهای سیاسی و پاک کردن حافظه تاریخی جامعه نیز پاسخ نداده و اتاق فکر این حلقه نتواند جایگاه اجتماعی خود را بازیابد.
واقع نکته اصلی آنجا نهفته است که تا زمانی که ما بهمعنای واقعی و اصولی احزاب آزاد و مستقل نداشته باشیم و تا زمانی که قدرت مافوق خواست مردم در کشور مسلط باشد عملاً نهتنها جریانهای سیاسی همچون اصلاحطلبی فراتر از یک عروسک خیمهشببازی نخواهند بود بلکه روزبهروز بر بدبینی و بیاعتمادی مردم افزوده شده و بحرانهای کشور عمیقتر و پیچیدهتر میشود.
در روزنامههای باند روحانی ضمن ابراز نگرانی از تحولات منطقه همچنان بر نقش مداخلهجویانه رژیم تأکید شده است:
آرمان: علی بیگدلی: مشکل ما نیروهایمان در سوریه هستند که دسترسی آمریکا به آنها زیاد شده است...صلاحمان این است که سینهمان را خیلی چاک ندهیم. در عوض مدارا پیشه کنیم و با طمأنینه اظهارنظر و رفتار کنیم. با توجه به بهوجود آمدن فضای بحران ارزی در کشورمان و در نظر گرفتن وقوع این مشکل مشابه در ترکیه و روسیه، باید با دقت و هوشیاری مضاعف نظارهگر حوادث باشیم و وارد میدان نشویم.
آرمان: به اعتقاد لیلاز تا زمانی که یک دولت رادیکال در آمریکا هست که قصد دارد ایران را بیثبات کند، جمهوری اسلامی چارهای ندارد که در سوریه جلوی او را بگیرد...
لیلاز: من معتقدم اتفاقی که از اواخر دی ماه 1396 به این طرف در بازار ارز افتاده است ادامه همان توطئه ناآرامیهای دی ماه 96 است. باید توجه کرد آشفتگی بازار ارز یک موضوع سیاسی داخلی و بینالمللی است. جنبه بینالمللی آن این است که دولت دونالد ترامپ دارد حلقه محاصره اقتصادی جمهوری اسلامی را تنگتر و تنگتر میکند و همه گله من از نظام جمهوری اسلامی این است که همه شواهد نشان میدهد نظام در مقابله با آمریکا نه جدی است و نه صادق. اگر جمهوری اسلامی در مقابله با آمریکا جدی و صادق باشد این بار باید بتوانیم پوزه آمریکا را به خاک بمالیم. من با یک میلیمتر عقبنشینی جمهوری اسلامی در برابر باجخواهی دولت جدید آمریکا موافق نیستم. باید بهشدت با باجخواهی دولت جدید آمریکا برخورد شود. با قدرت هم باید برخورد شود... من از سال 1374به این طرف یک حرف را دائم تکرار میکنم و بهشدت به آن معتقدم. من اطمینان دقیق دارم که اقتصاد ایران اساساً تحریم ناپذیر است. ما هر مشکلی داریم مشکل داخلی و ناشی از سوء مدیریت است. من معتقد نیستم که تحریمها میتواند تاثیر مهم و تعیینکننده بر اقتصاد ایران داشته باشد.
آرمان: قبل از هر چیز به نظر میرسد آنچه که اروپا، آمریکا، رژیم صهیونیستی، اعراب و ترکیه بر سر آن اتفاقنظر دارند، خروج ایران از سوریه است و میگویند ایران نباید در سوریه حضور داشته باشد. بنابراین اگر قرار است معاملهای میان روسیه و غرب صورت بگیرد این معامله بر سر ایران خواهد بود. از این رو بعید به نظر میرسد که روسیه بخواهد در صورت حمله آمریکا به مراکز نظامی در سوریه، واکنش نظامی نشان دهند. اگر تصور شود روسیه بهخاطر ایران وارد جنگ با غرب میشود باید گفت این تلقی اشتباه است.
ایران: حشمتالله فلاحت پیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با پیشبینی حمله نظامی محدود و هماهنگ شده آمريکا و رژیم صهیونیستی به سوریه، هدف از این حمله احتمالی را در راستای تلاش برای حفظ گروههای افراطگرای اسلامی و تعویق روند ثبات در سوریه دانست و در عینحال با یادآوری اینکه آنها هر چه به این سمت حرکت کند، سه کشور ایران، روسیه و سوریه برای ایجاد ثبات سیاسی در سوریه حساستر و جدیتر میشوند، گفت: ایران در عمق استراتژیک خود
ایران #تهران #قیام_دیماه#اعتصاب #تظاهرات_سراسری #قیام سراسری #اتحاد #آزادی#ما براندازیم #آ
مطالب مارا درتو ئیتر بنام @ bahareazady ودر وبلاک خط سرخ مقاومت دنبال کنید